علم جهان حقیقت این دنیا چیست؟



روباهی برای گربه جلسات آموزشی برگزار می کرد که در آن روش هایی که بتوان از دست دشمنان فرار کرد را آموزش می داد.

روباه: من یک دنیا ِ فن بلدم که می توانم از دست دشمن فرار کنم.”

گربه: من فقط یک روش دارم و با همان روش هم موفق می شوم.”

در همین لحظه صدای تعدادی سگ شکاری به گوش رسید. گربه فورا از درخت بالا رفت و لای شاخه های درخت پنهان شد و گفت: این فن من است.”

روباه به روش های مختلف فکر کرد و همین طور که فکر می کرد سگ ها نزدیک شدند و در همین حین روباه شکار شد.

گربه که داشت این صحنه را نگاه می کرد، گفت: یک برنامه ی مطمئن که قابل اجرا باشد، بهتر از هزاران برنامه ای است که غیر قابل اجرا باشد.



آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها